مرور خاطرات

سلام عشقم

مینا جونم رفتی سفر نیستی پیشم

دلم بی قرارته عشقم

قلبم بی تابی میکنه مهربونم

قول دادم که دلتنگی نکنم

قول دادم، قول دادم، قول دادم

گفتی زود میای

ای کاش هیچ وقت ازم نمیخواستی از این قول ها بدم

آخه مگه میشه کنارم نباشی من دلتنگ نشم

مگه میشه…

مگه میشه بی قراری نکرد

مگه میشه بی تابی نکرد

یاد این شعر افتادم

ازم دوری اما دلت با منه

ازت دورم اما دلم روشنه

تو چشمای تو عکس چشمامه و

تو چشمای من عکس چشمای تو

توی لحظه هایی که دورم ازت

همه خاطره هامونو خط به خط

دوباره تو ذهنم نگاه میکنم

دارم اسمتو هی صدا میکنم

کی گفته از عشق تو دست میکشم

دارم با خیال تو نفس میکشم

چه حس عجیبی چه آرامشی

تو هم با خیالم نفس میکشی

یکی از خاطراتی که مرور میکنم همین عکس بالاست دیوووونه چقدر خو محکم گاز میگیری ولیییییی کیف میکنممممم جای گازت معلومه 🙂 میبینی عشقممم

مینا جونم کاشکی هیچ وقت فاصله نیافته بین هیچ عاشق و معشوقی

مینا جونم زود برگرد عشقم

مینا جونم بهم گفتی دلتنگی نکنم من از هنوز نرفته بودی دلم تنگ شد برات عشقممممم

تمام دلتنگیا به کنار

تمام سختیا به کنار

همین که میدونم خنده رو لبای عشقمه خدا رو شکر میکنممم

آخه مگه من چی میخوام غیر خنده روی لبای تو دیوونه خانم

خدا رو شکر میکنم در هر حالی باشم

دوستت دارم مینا جونم